شیوه ساسانیان برای آرایش کردن ردیف ها با تشریفات مشهد نقوش، ناهمخوانی با تزئینات معماری اسلامی داشت. ولی به طور غیر بی واسطه تداوم یافت، قندیل های دکوری مثال هایی از این موردها میباشند. محراب در معماری کشورایران از ورود اسلام تاکنون، با مصالح و طرح های متنوعی ایجاد شده است. مثل سنگ، گچ، چوب، کاشی و خشت. در قرن ششم هجری اکثر آنها گچی بودند، با کادری مستطیلی که دو طاق نمای قوسی تیزه دار در داخل آنان قرار داشت.
در دو طرف طاق ها، دو ردیف با سرستون می گذاشتند. صورت کلی محراب هایی که با کاشی شغل گردیده اند در واقع الگوبرداری از اشکال گچی و سنگی محراب میباشد. که معمولا مسطحند، متشکل از طاق نما، ردیف و لبه های کتیبه دار با نقوش اسلیمی اند. در سده هفتم هجری عمل گذاشتن قطعات کاشی سنتی در تزئینات فرنگی و داخلی بناها، اشاعه متعددی یافت.
تزئینات گچبری آن ها عمدتا از نقوش عربی، هندسی و کتیبه ها ساخته شده میباشد. یکی خصوصیت های بصری طرح محراب های گچ بری ایلخانی، “کتیبه های تزیینی” میباشد که به صورت کلان ای به مدل ها و انواع گوناگون انجام شدهاست. کتیبه ها به موادسازنده اساسی تزئینات مسجد در عصر ایلخانی، تبدیل گردیده اند.
بسطام مثال ای بدون نقص میباشد که پیاده سازی آن ها به مدل کتیبه میباشد. شاید مداقه خوشنویسی در قرن هفتم و هشتم هجری، یا این که انبوهی از خوشنویسان حرفه ای، مانند: یاقوت مستا سامی، سبب ساز جلوه بیشتر خوشنویسی و توسعه و گسترش کاشی نوشته مذهبی در تزئینات بناها گردد. از خط کوفی پیشتر در تزئینات معماری اسلامی در قرن چهارم مصرف شده میباشد.